مهدی اسماعیلی رخ، معاون طرح و برنامه شرکت تجارت الکترونیکی ارتباط فردا در پیشگفتار این گزارش گفته است: «این سند، بخشی از چهارمین گزارش از سری «آینده خدمات مالی» است و در راستای یکی از مأموریتهای مجمع جهانی اقتصاد، که بررسی موضوعات دارای تأثیر جهانی است تهیه و تدوین شده و دربرگیرنده نتایج تحقیق و گفتگو با افراد خبره و سازمانهای متعدد شامل کمیتههای خدمات مالی، نوآوری و فناوری مجمع جهانی اقتصاد و همچنین افراد خبره از دانشگاهها و بخش عمومی بوده است.»
در این گزارش جنبههای موفقیتآمیز و عدم موفقیت فینتکها مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس مطالعات مجمع جهانی اقتصاد، هشت نیروی کلیدی شناسایی شده که توان تغییر چشمانداز رقابت در اکوسیستم خدمات مالی را دارند.
البته پس از بیان این موارد به عدم قطعیت این یافتههای کلیدی اشاره کرده و سوالاتی را ذیل نقش هویت، درآمدزایی از جریان دادهها، شکاف بین فناوری و حکمروایی، شفافیت سیستمی و مشکلات همکاری که به شکلدهی این صنعت میتواند کمک کند، مطرح کرده است.
آنطور که در این گزارش آمده است، طرح مطالعاتی تحلیل نوآوریهای ساختارشکن در خدمات مالی در نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۱۴ و در شرایطی که جهان هنوز درگیر شوکهای پس از بحران مالی جهانی بود، آغاز شد. اما همزمان چالشی جدید برای نظامهای مالی در حال شکل گرفتن بود. تازهواردانی با نام فینتکها وعده میدادند که بهسرعت چگونگی ساخت، تأمین و مصرف محصولات و خدمات مالی را تغییر خواهند داد.
بر اساس این گزارش، تقریباً چهار سال بعد، تغییرات در سیستم مالی قابل ارزیابی شده بود. چرا که فینتکها تأثیرات مهمی بر مؤسسات مالی و تنظیمکنندگان مقررات گذارده بودند. مهمتر از همه، این که فرصتهای فناوری مالی در افقهای پیش روی خدمات مالی قابل درکتر شده بود.
تهدید فینتکها به فرصتها
طبق این گزارش، اگرچه فینتکها ماهیت خدمات مالی و چگونگی عرضه و تقاضای آن را تغییر دادهاند، اما هنوز نتوانستهاند موقعیت و جایگاه خود را به عنوان بازیگر غالب در این بازار تثبیت کنند.
بسیاری از فینتکها (شرکتهای نوپای فناوری-محور کوچک) با این هدف وارد بازار شدند که بتوانند به عنوان یک بازیگر غالب جدید در حوزه خدمات مالی، از بازیگران قدیمی و تثبیتشده در این بازار سبقت بگیرند؛ اما در نهایت، این شرکتها مجبور شدند که برای جذب مشتریان و توسعه قلمرو فعالیت خود در بازار، به استفاده از روش مشارکت با سایر شرکتها روی آورند.
برخی مؤسسات مالی توانستهاند تهدید فینتکها را به فرصت تبدیل کنند. رشد سریع اکوسیستم فینتک به مؤسسات مالی امکان داده است که بخشهایی از عملکرد نوآوری خود را محقق سازند؛ البته قبل از اینکه راهکارهای خود را ارائه دهند، منتظر میمانند و بازار را رصد میکنند تا ببینند که کدامیک از این خدمات جدید در جذب مخاطبان موفق بوده است.
توسعه و گسترش فعالیت فینتکها باعث شده که گزینهها و قابلیتهای متعددی برای مؤسسات مالی فراهم شود و به آنها امکان داده است تا از روشهای خرید و مشارکت برای گسترش سریع خدمات جدید بهره ببرند.
اما سرعت بالای تغییر و تحولات، یک تهدید جدی برای آنها محسوب میشود. با توجه به سرعت بالای چرخه نوآوری در حوزه خدمات مالی، موفقیت مؤسسات مالی در این شرایط، به چابکی و پویایی مدل کسبوکار و توانایی آنها در ایجاد مشارکت سریع بستگی دارد؛ این در حالی است که هیچ یک از این موارد جزو قابلیتهای اصلی این مؤسسات محسوب نمیشود.
گرچه توسعه فینتکها، گزینهها و قابلیتهایی جدید برای مؤسسات مالی فراهم آورده است، اما از سوی دیگر شرکتهای نوپا برای ورود به حوزه خدمات مالی، با موانع تکنولوژیکی کمتر مواجه هستند و همین امر، بر چشمانداز رقابتی در بلندمدت، تأثیرگذار است.
هشت نیروی تغییردهنده اکوسیستم خدمات مالی
بر اساس مطالعات مجمع جهانی اقتصاد، هشت نیروی کلیدی شناسایی شده است که توان تغییر چشمانداز رقابت در اکوسیستم خدمات مالی را دارند.
استانداردسازی هزینهها
مؤسسات مالی در استانداردسازی و کالایی کردن عوامل هزینهزای خود تسریع خواهند کرد و دیگر هزینهها و بهرهوری در آنها مبنای رقابت نخواهد بود و زمینههایی جدیدتر را برای رقابت و ایجاد تمایز نسبت به رقبا خلق میکنند. الگوهای استانداردسازی هزینهها شامل توسعه مشارکتها، برونسپاری و خودکارسازی فرایندها است.
به اشتراک گذاشتن هزینهها میان شرکتهای همسان و استفاده از ابزارهای خودکار و استاندارد در صنعت، زنجیره ارزش را از مرزهای صنعت فراتر میبرد. از این رو پیامدهایی برای ها، فینتکها و مؤسسات مالی دارد.
بازتوزیع سود
فناوری و مشارکتهای جدید به سازمانها امکان خواهد داد تا زنجیرههای ارزش سنتی را کنار بگذارند یا شرکای فعلی را دور بزنند و بر این اساس، نظم جدیدی از بازتوزیع سود و درآمد میان بازیگران شکل میگیرد.
الگوهای بازتوزیع سود انفصال درونی زنجیره ارزش، جابجایی میان زنجیرههای ارزش و ایجاد اتصال از طریق فناوری است.
مالکیت تجربه مشتری
قدرت غالب در بازار، متعلق به شرکتهایی خواهد بود که مالکیت و کنترل بخش ارتباط با مشتری را بر عهده دارند؛ بدین ترتیب، تولیدکنندگان صرف، برای بقا یا باید مقیاس فعالیت خود را بالا ببرند و یا متمرکزتر بر بخشی از بازار فعالیت کنند.
الگوهای مالکیت تجربه مشتری فرصت برندینگ، کنترل محصولات و کنترل بر دادهها است.
ظهور پلتفرمها
پلتفرمهایی که امکان ارتباط با چندین موسسه مالی مختلف را از یک کانال واحد فراهم میکنند، به الگوی غالب برای ارائه خدمات مالی تبدیل خواهند شد.
الگوهای ظهور پلتفرمها پلتفرمهای توزیع محصول B2C، پلتفرمهای بخشی، اختصاصی و پلتفرمهای تجمیع داده است.
درآمدزایی از دادهها
دادهها به عاملی کلیدی برای ایجاد تمایز تبدیل خواهند شد و مجموعه دادههای ایستا به کمک جریانهای دادهای غنی میشوند که از منابع متعدد و بهصورت بههنگام و لحظهای، ادغام شده و بکار گرفته شدهاند.
الگوهای درآمدزایی از دادهها، جریانهای داده در مقایسه با اسنپ شاتها، دادههای مبتنی بر تجربه مشتری و مشارکت برای جمعآوری دادهها است.
نیروی کار بیونیک (مبتنی بر هوش مصنوعی)
همزمان با افزایش توانمندی ماشینها در تقلید از رفتارهای انسانی، مؤسسات مالی نیز به این سمت سوق داده میشوند که نیروی کار و سرمایه خود را در قالب مجموعهای واحد از «توانمندیهای انسانی و قابلیتهای ماشینی» مدیریت کنند.
الگوهای نیروی کار شامل بیونیک هوش مصنوعی در لایه کاربری، همکاری و تعامل با هوش مصنوعی و مجموعهای از قابلیتها است.
بزرگان فناوری
مؤسسات مالی از لحاظ نیاز و تأمین زیرساختهای حیاتی و فناوریهای متمایزکننده، تا حد زیادی متکی و وابسته به شرکتهای فناوری محور بزرگ خواهند بود و حتی به آنها شبیه خواهند شد.
الگوهای شرکتهای فناوری-محور بزرگ شامل زیرساخت، پلتفرمها، دادهها و تجربه دیجیتالی است.
خدمات مالی منطقهای
از آنجا که اولویتهای رگولاتوری و نیازهای مشتریان در مناطق مختلف دنیا متفاوت است و این واگرایی روزبهروز بیشتر میشود، خدمات مالی در مناطق مختلف جهان در مسیرهایی متمایز قرار میگیرند.
الگوهای خدمات مالی منطقهای
اروپا
انگیزه و عزم قوی رگولاتوری برای توسعه داده باز و محافظت از مشتری، به توسعه اکوسیستمهای پلتفرم در بسیاری از بازارهای عمودی (ورتیکالها) منجر شده است و البته فشار روزافزون برای شرکتهای غالب را در پی داشته است.
چین
عواملی همچون وجود اکوسیستم متصل موبایل، فقدان خدمات بانکی مشتری محور و وجود رگولاتورهای طرفدار توسعه و نوآوری همگی باعث شده است تا شرکتهای فناوری محور بزرگ، اکثر سهم بازار را در اختیار بگیرند.
آمریکا
به دلیل جهتگیری مبهم رگولاتوری و وجود اکوسیستم مالی بالغ با مشتریانی که به خوبی سرویس داده میشوند، احتمالاً تغییر و تحول در اکوسیستم فعلی تدریجی خواهد بود.
عدم قطعیتهای جدی
علاوه بر یافتههای کلیدی فوقالذکر، سؤالات باز ذیل میتواند به شکلدهی مسیر توسعه صنعت کمک کند؛ هرچند مسیر پیش رو دارای عدم قطعیتهای جدی است.
نقش هویت
ظهور و توسعه هویت دیجیتالی چه تأثیری بر کاربری آن در حوزه خدمات مالی در اقصی نقاط جهان خواهد داشت؟
درآمدزایی از جریان دادهها
شرکتها چگونه میتوانند بیشترین درآمدزایی را از دادههای در دسترس خود داشته باشند؟ هزینه انجام آن چقدر خواهد بود؟
شکاف بین فناوری و حکمروایی
در شرایطی که سرعت توسعه فناوری به حدی است که مدیران شرکتهای خدمات مالی توانایی درک تبعات آن را ندارند، چگونه میتوانند میزان ریسک پیش روی خود را کاهش دهند؟
شفافیت سیستمی
شفافیت ماهوی سیستمهای جدید، چه تأثیری بر طراحی آنها، نقش مشارکتکنندگان و مدلهای سودآوری آنها خواهد داشت؟
مشکلات همکاری
آیا شرکتهای خدمات مالی میتوانند از فناوری استفاده کنند تا مسایلی که در طولانیمدت در زمینه مشارکت و همکاری با آن مواجه بودهاند را برطرف سازند؟
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.