صنعت فناوری مالی یا فینتک به گروهی از شرکتها گفته میشود که با استفاده از فناوریهای مدرن، نوآوری را به حوزه خدمات مالی میآورند. برخی شرکتهای فینتک مستقیماً با بانکها رقابت میکنند و برخی دیگر با آنها همکاری کرده و خدمات و کالا در اختیار بانکها قرار میدهند. موضوعی که واضح است این است که شرکتهای فینتک درحالتوسعه دنیای خدمات مالی از طریق معرفی ایدههای نوآورانه، ایجاد امکان ارائه سریع محصول و افزایش رقابت هستند.
فناوری مالی طیف وسیعی از خدمات مالی را در زندگی مشتریان ادغام میکند. نسل هزاره سوم و همچنین نسلهای قبل از آن به فناوری عادت کردهاند و میخواهند پول خود را بهسرعت و بهآسانی مدیریت کنند و مجبور نباشند به شعبههای فیزیکی رفته تا تراکنشها و دیگر عملیات مالی خود را انجام دهند.
فینتک در حال تعریف دوباره خدمات مالی در قرن بیست و یکم است. در اصل، این واژه به فناوریای گفته میشد که در نهادهای تجاری و مالی مصرفکننده معتبر استفاده میشد؛ اما اکنون معنای این عبارت گسترش پیدا کرده و شامل انواع نوآوریها در فناوری میشود که ارزهای رمزنگاریشده، یادگیری ماشینی و اینترنت اشیاء ازایندست است.
حوزههای فینتک
در این بخش نگاهی گذرا به موضوعاتی که در این فصل گفته میشود میاندازیم.
در فصل تازهواردهای بانکداری نگاهی به الگوهای جدید کسبوکار میاندازیم که بانکداری سنتی را دچار چالش کردهاند، مانند ارائهدهندگان خدمات تجمیعی (aggregators) و ارائهدهندگان خدمات زیرساختی. همچنین چگونگی تغییر صنعت توسط بانکداری باز و API ها را موردبررسی قرار خواهیم داد.
در فصل پرداختها و رِمیتِنس نگاهی به چگونگی هموارسازی روشهای نوآورانه در ارسال و دریافت پول توسط فینتک میاندازیم. سپس گذری به پرداختهای فردبهفرد، نرمافزارهای همراه، انتقال ارزهای رمزنگاریشده، پرداختهای اجتماعی و پرداختهای نانو میزنیم. نوآوری در رمیتنس، بهویژه برای کارگران مهاجری که باید پول برای خانواده خود بفرستند، مفید است.
در فصل وامدهی دیجیتال نگاهی به بازارهای وامدهی فردبهفرد و نیز انواع دیگر جمعآوری میاندازیم که اجازه دسترسی افراد بیشتری به بازار را فراهم میکند. بازارهای بکر و سودآور مختلفی را تحلیل میکنیم که وامدهی مصرفکننده، وامدهی دانشآموزی، وامدهی تجاری و اجاره مسکن را شامل میشود.
در فصل تغییر شکل بانکداری تجاری، چگونگی تغییر این بخش را بررسی میکنیم که شامل بانکهای نوینی که باید به آنها توجه داشت و نیز چگونگی ادغام حوزه خدمات ارزشافزوده برای شرکتهای کوچک و متوسط با خدمات بانکداری سنتی، میشود.
در فصل تجارت نسل بعد، نگاهی به تأثیرات فینتک بر حوزه خرید خردهفروشی میاندازیم. همچنین انواع فناوریها مانند پایانههای فروش همراه و پایانههای فروش تبلتمحور را مورد تحلیل قرار میدهیم. علاوه بر این، بازرگانی آنلاین و شرکتهایی که در حال متحول کردن این فضا و تسهیل و ارزانتر کردن تجارت برای تمام طرفها هستند را موردبررسی قرار میدهیم. نگاهی نیز به چگونگی جایگزینی آهسته کیف پولهای همراه با پول نقد و کارتهای پلاستیکی میاندازیم.
در فصل تأمین سرمایه جمعی و سرمایهگذاری جمعی، این روش نوین در جذب سرمایه برای انواع اهداف مختلف را مورد ارزیابی قرار داده که شامل اهداف اجتماعی و سرمایهگذاری در شرکتها میشود. همچنین سرمایهگذاری جمعی را موردبررسی قرار میدهیم که افراد و شرکتها را قادر میسازد پول خود را در قبال سهام در کسبوکارهای کوچک سرمایهگذاری کنند.
در فصل مدیریت ثروت خواهیم دید فینتک چگونه میتواند در دموکراتیزه کردن سرمایهگذاریها با استفاده از فناوریهایی مانند مشاوران رباتی کمک کند که میتواند مشاوره سرمایهگذاری با هزینه کم، هوش مصنوعی و آمارهای تحلیلی پیشرفته ارائه دهد.
در فصل دادههای بزرگ خواهیم دید افزایش قدرت آمارهای تحلیلی چگونه میتواند اطلاعات بهتری از مشتریان و رفتارهای آنها ارائه دهد. همچنین نگاهی به چند نمونه کاربرد آن خواهیم انداخت که مخصوصاً برای صنعت خدمات مالی تولیدشدهاند.
در فصل اینترنت اشیاء به چگونگی ارتباط بین ابزارهای متصل ابری با یکدیگر و حتی انجام هوشمند پرداختها میپردازیم؛ و نیز به چند نمونه از کاربردهای آن در زنجیره بلوک، بیمه، مسکن و وامدهی اشاره خواهیم کرد.
در فصل زنجیره بلوک و دادههای توزیعی، دادههای توزیعی را به زبانی ساده توضیح خواهیم داد. همچنین ارزهای رمزنگاریشده مهمی که ظهور پیداکردهاند و حوزههایی که بیشترین احتمال تحول در آنها بهوسیله این نوع ذخیره داده وجود دارد را پوشش میدهیم.
در فصل فناوری بیمه، نگاهی به چگونگی تغییر احتمالی صنعت فینتک توسط الگوهای جدید کسبوکار با کمک یک قالب فردبهفرد میاندازیم. همچنین چگونگی تأثیر زنجیره بلوک، قراردادهای هوشمند و اینترنت اشیاء بر این حوزه را بررسی میکنیم.
در فصل احراز هویت، امنیت سایبری و رِگتک خواهیم دید چگونه این بازیگران اصلی متحول شدهاند و شالوده رشد در آینده را در تمام زمینههای مختلف فینتک پایهگذاری میکنند.
تاریخچهای کوتاه از فینتک
مشخصکردن زمان دقیق شروع فناوری مالی سخت است، اما دهه ۱۹۵۰ زمان خوبی برای ارجاع به آن است. از بسیاری جهات، فناوری یک عنصر کلیدی در حوزه خدمات فناوری مالی است.
دهه ۱۹۵۰ ورود کارتهای اعتباری را به خود دید. بهجای حمل پول نقد، مردم از این کارتها برای پرداخت خریدهای خود استفاده میکردند. سپس خودپردازها در دهه ۱۹۶۰ معرفی شدند، به این معنی که مردم دیگر مجبور نبودند برای برخی تراکنشها به شعب بانکها مراجعه کنند.
در دهه ۱۹۷۰، بانکها شروع به تبادل الکترونیکی سهام کردند. در دهه ۱۹۸۰، بانکها شروع به استفاده از رایانههای مِینفِرِیم و دیگر فناوریهای بهروز و پیشرفته ثبت اطلاعات و سامانههای داده کردند. در دهه ۱۹۹۰، الگوهای تجارت الکترونیکی و اینترنت شکوفا شد. درنتیجه، سرمایهگذاران خرد توانستند تبادل سهام آنلاین را تجربه کنند.
در طول ۵۰ سال پیشرفت و توسعه فینتک، نوآوران توانستهاند ابزارهای پیچیده مدیریت خزانه، مدیریت ریسک، تحلیل دادهها و پردازشهای مبادلاتی را برای شرکتهای خدمات مالی و نهادهای بانکی خلق کنند.
در حال حاضر، فینتک در حال دیجیتالیکردن خدمات مالی خرد از طریق بسترهای تأمین سرمایه جمعی، مشاورهای رباتی برای برنامهریزی بازنشستگی و ثروت، نرمافزارهای پرداخت همراه، کیف پولهای همراه و مواردی ازایندست است. فینتک دسترسی به فرصتهای سرمایهگذاری جایگزین و خصوصی، بهعلاوه بسترهای وامدهی آنلاین را فراهم کرده است.
بااینحال، علیرغم رونق روزافزون فینتک، بانکها تأثیر بسزایی نگرفتهاند. دلیل اصلی آن است که فینتک و بانکها مکمل یکدیگر هستند. بانکها متوجه شدهاند که فناوری یک سرمایه راهبردی است و باید جدی گرفته شود.
چرا فینتک مهم است؟
دنیا بر روی پول میچرخد و خدمات مالی سرعت این چرخش را تنظیم میکند. تحول نشأتگرفته از فینتک عامل هوشمندی و چابکی بیشتر صنعت مالی میشود و آن را قادر میسازد به مشکلات مهم دنیا بپردازد.
بهطور مثال، سرمایهگذاری خودکار راه را برای تمام قشرهای جامعه هموار میکند تا بتوانند سرمایهگذاری کرده و بازگشت پول خود را ببینند. همچنین مردم کشورهای درحالتوسعه را قادر میسازد تراکنش انجام دهند، حتی اگر حساب بانکی نداشته باشند. بااینحال، صنعت فینتک فضای زیادی برای رشد و توسعه دارد و زیرساختهای مالی باید به نفع مصرفکنندگان اصلاح شود.
بازیگران متحولکننده فینتک همچنین میتوانند به توسعه متدولوژیهایی بهتر برای مدیریت ریسک کمک کنند. بهطور مثال، آندِک و کَبِج از اطلاعات برای ارزیابی عملکرد کسبوکارهای کوچک با استفاده از بیش از ۱۵۰۰ نقطه داده بهره میگیرند. آوَنت تضمین پرداخت مصرفکنندگان را با استفاده از یادگیری ماشینی انجام میدهد. کیکاستارتر با کمک خِرد جمعی تأمین سرمایه استارتآپها را انجام میدهد. این یعنی مشتریان بیشتری میتوانند به خدمات وامدهی دسترسی داشته باشند.
از زمان وقوع بحران مالی در سال ۲۰۰۸، رگولاتورها پایبندی سختگیرانه به قوانین بانکی را اجباری کردهاند تا حوزه مالی را امنتر کنند. فینتک میتواند از طریق فناوریهای تنظیم مقرراتی و الگوریتمهای پیچیده تشخیص جرم، به رگولاتورها در امن کردن تراکنشهای مالی کمک کند و خدمات بهتری به مشتریان ارائه دهد.
چرا فینتک محبوب شده است؟
حوزه فینتک در سال ۲۰۰۴ شاهد جذب سرمایههای عظیمی بود. استارتآپهایی که سرمایه جذب کردند اکنون گرسنه و بلندپرواز هستند و میخواهند بخش بانکی را متحول کنند. عوامل متعددی در شکوفایی کنونی فینتک دخیل است.
یکی از دلایل این است که فینتک ضامن یک بازگشت سرمایه سالم و فرصتهای رشد است، اگرچه الگوهای کسبوکاری هنوز کاملاً درک نشدهاند. بهطور مثال، هیچکس نمیداند آیا تأمین مالیه فردبهفرد میتواند در درازمدت پایایی داشته باشد یا خیر.
علاوه بر این، فناوریهای نوینی در بسیاری از صنایع در حال ظهور هستند که میتوان آنها را در خدمات مالی نیز به کار بست. این موارد شامل فناوری زنجیره بلوک، نرمافزارهای پیشرفته یادگیری ماشینی، ریز کارتخوانها و تراشهها و سرورهای قدرتمند که قادر به انجام تحلیلهای هوشمند هستند میشود. شبکههای اجتماعی و بازاریابی خُرد نیز موانع ورود به صنعت را از میان برداشته است، ازآنجاکه برخی فینتکها هزینههای بهکارگیری بسیار پایینی دارند که میتواند تا ۱ درصد کمتر از هزینههای بانکهای ملی و قرضالحسنه نیز باشد.
انتظارات مشتریان نیز عامل علاقه روزافزون به این صنعت است. نسلهای گذشته نتوانستند تجربهای بر پایه احترام، شخصیسازیشده و یکبهیک با بانک خود داشته باشند. البته نسل هزاره سوم این تقاضا را دارد. باوجود شخصیسازیهای پیشرفته و فناوریهای اینترنتی، آنها میتوانند به روابط بانکیای دسترسی داشته باشند که انتظارش را دارند. استفاده از دادهها این پتانسیل را در اختیار میگذارد تا شرکتهای خدمات مالی مشتریان خود را بهتر شناخته و برخورد و عملکرد بهتری در قبال آنها داشته باشند.
درنهایت، تغییرات تنظیم مقررات نیز عامل بهبود فینتک شده است. عموماً مقررات میتواند مانع جذب سرمایه و رشد شود. مقررات میتواند همهچیز را آهسته کند، زیرا برای محافظت و کنترل عموم ایجاد شده است. اگرچه خیلی از رگولاتوریها نیز معنای ارزش فناوری را فهمیدهاند و بسترهای رشد نوآوری را محیا کردهاند یا قوانین را برای بازیگران کوچک منعطف کردهاند. کمبود مقررات در برخی بخشها مانند وامدهی فردبهفرد توانسته رشد شرکتهای جدید را تا حد زیادی سرعت ببخشد.
سرمایهگذاری جهانی در فینتک
فینتک به لطف سرمایهگذاریهای سنگین و جریانهای جدید در صنعت مالی رشد قابلتوجهی داشته و محصولات متفاوتی در حوزه خدمات مالی تولید کرده که میتواند شیوه تعامل مشتریان با بانکها را متحول کند.
در گزارشی از «لاندِن فینتک ویک» در ۱۸ جولای ۲۰۱۶ عنوان شده سرمایهگذاری در فینتک در چین به ۸.۸ میلیارد دلار بین ماههای جولای ۲۰۱۵ تا ژوئن ۲۰۱۶ افزایش پیدا کرده است. این آمار و ارقام گواهی رشدی ۲۵۲ درصدی از سال ۲۰۱۰ است. در مقیاس جهانی، میزان کل سرمایهگذاری در فینتک از سال ۲۰۱۰، ۸۰ میلیارد دلار است.
سرمایهگذاریهای جهانی در حال سرازیر شن به استارتآپها است در سال ۲۰۱۵، سرمایهگذاران ۱۹ میلیارد دلار در این شرکتها سرمایهگذاری کردند. تا اوایل آگوست ۲۰۱۶ تأمین سرمایه فینتک در آن سال به رقم ۱۵ میلیارد دلار رسیده بود. سرمایهداران خطرپذیر بر تأمین سرمایه فینتک تسلط داشتند، اما بااینحال، در نیمه اول سال ۲۰۱۶، سرمایهگذاران خصوصی و شرکتی نیز در حال افزایش سرمایهگذاریهای خود بودند.
در بریتانیا، فینتک ۷.۲ میلیارد دلار تولید سرمایهگذاری داشت. اگرچه افزایش سرمایهگذاری با سرعت کمتری نسبت به سال قبل همراه بود. از ماه جولای ۲۰۱۵ تا ژوئن ۲۰۱۶ وامدهی و پرداختهای فردبهفرد بهعلاوه وامدهی مستقیم از بخشهایی در فینتک بود که بیشترین سرمایه را جذب کرد؛ ۵.۳ میلیارد دلار برای هرکدام.
قطبهای اصلی فینتک
برخی مناطق بیشتر از دیگر مناطق به نوآوری در فینتک گرایش دارند. عواملی که در رشد فینتک دخیل هستند شامل حمایت دولت، فرهنگ توسعهیافته نوآوری، مجاورت با مشتریان، استعداد تخصصی و مقررات منعطف است.
با توجه به این عوامل، شهرهایی که بهترین محیط را برای فینتک دارند عبارتاند از لندن، سنگاپور، نیویورک، سیلیکون ولی و هنگکنگ. این مراکز شاهد سالیان متمادی در توسعه مالی یا فناوری (در مورد سیلیکون ولی) بودهاند. آنها همچنین اهمیت این موضوع را میدانند که برای دستیابی به نتایجی بهتر باید با اکوسیستمی از شرکتها همکاری کرد.
در اروپا، لندن فناوری درحالتوسعه را با بزرگترین بخش خدمات مالی دنیا ترکیب کرده است. اتم بانک، فاندینگ سیرکل، مونزو، ورلدپِی و زوپا برخی از شرکتهای مقیم لندن هستند. داستانهای موفقیت ورلدپی و ترنسفروایز نشان میدهد که لندن میتواند مستقل بایستد و شرکتها را بزرگتر کرده و افزایش دهد. لندن در بانکداری خرد، نئوبانکینگ، مبادلات ارز خارجی و مدیریت ثروت قوی ظاهر شده.
به ایالاتمتحده امریکا که برویم، نیویورک میزبان والاستریت، بزرگترین مرکز سرمایهداری در جهان است. استعداد انسانی قابلتوجه و سرمایهگذاران عظیمی در آن وجود دارد. آندِک و بِتِرمِنت فینتکهای بزرگ اینجا هستند. سیلیکون ولی عموماً با فناوری ارتباط دارد و بخش بزرگی از آن به سمت مالیه هدایت شده. سرمایهگذاریهای خطرپذیر در این منطقه بسیار زیاد است و تخصص و مهارت قابلتوجهی در توسعه شرکتها در اینجا وجود دارد. پیپل، اسکوئر، لندینگکلاب و سوفی در این منطقه ساکن هستند.
در آسیا، هنگکنگ یک نقطه ارجاع مهم است، ازآنجاییکه بزرگترین مرکز مالی آسیایی است. آنها مخصوصاً در راهکارهای B2B قدرتمند هستند، بهاینعلت که هنگکنگ درگیر حجم بالایی از مبادلات است. مجاورت با چین نیز یک امتیاز و سرمایه برای آنها محسوب میشود. وِلِند، یک بستر وامدهی، بزرگترین داستان موفقیتی است که از این شهر برآمده است. سنگاپور یک مرکز سرآمد مالی نیز ساخته است. دولت با سرمایهگذاری سنگین خود در حال حمایت از این بخش است و حتی یک فضای آزمایشی رگولاتوری نیز برای خلق نوآوری بهصورت امن ایجاد شده است. درنهایت باید گفت نمیتوان از شانگهای چشمپوشی کرد. چین بزرگترین بازار فینتک ازنظر میزان سرمایهگذاری و کاربرد کلی آن است. شانگهای در مدیریت سرمایه، مدیریت نقدینگی و زنجیره بلوک قوی ظاهر شده. «تکشاخها» یی مانندانت فایننشال، لوفاکس و ژونگآن نیز در این منطقه هستند.
تکشاخهای فینتک
فینتک روشهای انجام تراکنشهای مالی مردم را متحول ساخته. تعداد قابلتوجهی از شرکتهای حوزه فینتک توانستهاند به ارزش خالص حداقل ۱ میلیارد دلار برسند و اصطلاح «تکشاخ» به اینگونه شرکتهای آیندهدار گفته میشود که به مقیاس قابلتوجهی رسیدهاند اما همچنان خصوصی باقیماندهاند. در این بخش، این حوزه را بررسی میکنیم. سرمایهگذاران باور دارند این شرکتها بیشترین تأثیر را بر دنیای مالی خواهند داشت. اگر در مورد دستهبندیها صحبت کنیم، باید گفت تکشاخهای حوزه وامدهی و پرداخت با داشتن ۷۵ درصد از ارزش جمعی دیگر شرکتها، بر فضا چیره شدهاند.
تکشاخهای آمریکایی
امریکا قارهای با بیشترین تعداد تکشاخهاست، اگرچه ارزش کلی این شرکتها بسیار کمتر از آسیا است.
تکشاخهای متعددی در حوزه وامدهی وجود دارد. لندینگکلاب با ارزش ۹ میلیارد دلار بزرگترین بستر وامهای فردبهفرد است. این شرکت که در سال ۲۰۰۷ در سانفرانسیسکو تأسیس شد، وامهایی به ارزش حداقل ۱۱.۱ میلیارد دلار از زمان شکلگیری خود ارائه داده است. مورد بعدی، سوفی، ارائهدهنده وامهای فردبهفرد واقع در سانفرانسیسکو، با ارزش حداقل ۴ میلیارد دلار است. این شرکت به ارائه وام مسکن، تأمین سرمایه وامهای دانشآموزی و دیگر وامهای فردی میپردازد. آنها بهتازگی زِنبَکس را خریداری کردهاند که به سوفی این امکان را میدهد عملیات پایهای بانکی را اجرا کند. این شرکت که در سال ۲۰۱۱ پایهگذاری شده، بالغبر ۳ میلیارد دلار وام از زمان شروع به کار خود ارائه داده است.
یکی دیگر از وامدهندگان جالب پراسپِر است؛ یک بازار وامدهی فردبهفرد برای اشخاص. با ارزش تقریباً ۱.۹ میلیارد دلار، حداقل ۵ میلیارد دلار وام از زمان شروع به کار خود در سال ۲۰۰۵ صادر کرده است. دفتر مرکزی آن در سانفرانسیسکو است.
تکشاخ دیگر حوزه وامدهی، آوَنت، واقع در شیکاگو است. با ارزش ۲۵ میلیارد دلار، این شرکت از پروتکلهای یادگیری ماشینی، الگوریتمها، دادههای استاندارد مصرفکننده و ابزارهای تحلیلی برای تعیین شرایط دریافت وام استفاده میکند. این شرکت در اکتبر ۲۰۱۳ عملیات خود را در بریتانیا و کانادا شروع کرد.
گریناسکای واقع در جورجیای آمریکا، با ارزش ۲۵ میلیارد دلار، به ارائه فناوری به خردهفروشان و بانکها بهمنظور وامدهی به مشتریان حوزه بهداشت و درمان، انرژی خورشیدی، نوسازی مسکن و اهداف دیگر میپردازد. در آخر، کَبِج، دیگر شرکت واقع در جورجیا، نیز به ارائه وام به مصرفکنندگان و کسبوکارهای کوچک از طریق بستر وامدهی خودکار خود میپردازد که ارزش آن ۱ میلیارد دلار است.
در بخش بیمه، آسکِر هِلث با ارزش ۲.۷ میلیارد دلار را داریم. این شرکت که در سال ۲۰۱۳ در نیویورک راهاندازی شده، بیمه دیجیتالی سلامت ارائه میدهد که شامل مشاوره نامحدود از راه دور و داروهای عمومی رایگان برای اعضای خود میشود.
در بخش خدمات ارزشافزوده، فایننشال فورس داتکام را داریم که به ارائه نرمافزارهای خدمات مالی همراه ابری مانند پرداخت قبض، مدیریت زنجیره عرضه، محاسبه درآمد و حسابداری میپردازد. این شرکت که در سال ۲۰۰۹ در سانفرانسیسکو راهاندازی شده، ۱.۵ میلیارد دلار ارزش دارد. یکی دیگر از تکشاخهای این منطقه زورا است. این شرکت که در سال ۲۰۰۷ و در سانفرانسیسکو احداث شده، برای کسبوکارهایی که عضویت دارند نرمافزار ارائه میکند و ارزش آن یک میلیارد دلار است.
کِرِدیت کارما شرکت دیگری است که گزارشهای آنلاین اعتباری رایگان ارائه میدهد که از طریق تبلیغات هدفدار محصولات مالی تأمین هزینه میشود. این شرکت که در سال ۲۰۰۷ در سانفرانسیسکو تأسیس شده، حداقل ۳۵ میلیون کاربر دارد. کردیت کارما درحالحاضر دستکم ۳.۵ میلیارد دلار ارزش دارد.
زِنِفیتس مورد بعدی است که یک بستر برای کسبوکارهای کوچک است. در سال ۲۰۱۳ در سانفرانسیسکو تأسیس شده و نرمافزارهای حقوق و دستمزد، بیمه درمانی، منابع انسانی و مدیریت بررسی انطباق با قوانین را ارائه میدهد. درآمد این شرکت از کارمزدهای کارگزاری حاصل از بیمهگران درمانی تأمین میشود. حداقل ارزش آن بالغبر ۲ میلیارد دلار است.
کوپا، یک تکشاخ دیگر اهل کالیفرنیا، از معماری ابری خود برای ارائه نرمافزارهای بهینهسازی مخارج، با تمرکز بر مدیریت مخارج، پرداختها و تدارکات ارائه میدهد. ارزش آن حداقل یک میلیارد دلار است. در آخر، گاستو نرمافزارهای ابری برای حقوق و دستمزد کارمندان و کارفرمایان، مزایا و پاداش کارگران را ارائه میدهد. ارزش این شرکت نیز یک میلیارد دلار است.
در حوزه پرداخت، استرایپ از سانفرانسیسکو پردازش پرداختهای آنلاین به شرکتها و کسبوکارها را ارائه میکند. این شرکت که در سال ۲۰۱۰ تأسیس شده، فیتبیت، توییتر، لیفت، کیکاستارتر، پینتر است، سِیلزفورسداتکام، گاردین و رِدیت را در فهرست مشتریان خود دارد. کاربرد آسان استرایپ چیزی است که عامل موفقیت زیاد این شرکت شده است. ارزش آن در کمترین حالت ۵ میلیارد دلار است. یک تکشاخ دیگر با نام موزیدو سرویسهای پرداخت همراه و محصولات بازاریابی برای کسبوکارهای کوچک ارائه میدهد که میتوانند با نام خودشان از آنها استفاده کنند. هدف این شرکت بازارهای نوظهور مانند آفریقا، آسیای جنوب شرق و مکزیک است که مصرفکنندگان در این مناطق استفاده از پول موبایلی را ترجیح میدهند. این شرکت در سال ۲۰۰۵ تأسیس شده و دفتر مرکزی آن در نیویورک است. ارزش آن نیز حدود یک میلیارد دلار است.
تکشاخهای آسیایی
آسیا پادشاه فینتکهای با ارزشگذاریهای بالا است که چین قطب اصلی آن را تشکیل میدهد. ۱۰ تکشاخ در این منطقه وجود دارند. دلیل اصلی ارزشگذاریهای بالای این منطقه در آمار جمعیتی بالای ساکن آن است. اگر تنها به چین نگاهی بیندازیم، ۵۰۰ میلیون کاربر تلفنهای هوشمند را خواهیم دید و بازار پرداختهای همراه ارزشی بالغبر ۲۳۵ میلیارد دلار دارد.
در حوزه وامدهی، لوفاکس یک بستر تأمین مالی و وامدهی فردبهفرد اهل شانگهای است که از زمان شروع به کار خود در سال ۲۰۱۱ تاکنون دستکم ۲۰۰۰۰ وام را تأیید و صادر کرده است. ارزش آن ۱۸.۵ میلیارد دلار است. در همین فضا، جیموباکس که یک بستر وامدهی فردبهفرد آنلاین برای اشخاص و کسبوکارهای کوچک است، مشغول به فعالیت است. با ارزش یک میلیارد دلار، در چین معروف است و درحالحاضر شاهد رشد قابلتوجهی است. در سال ۲۰۱۳ تأسیس شده و دفتر مرکزی آن در پکن است.
چاینا رَپید فایننس یک نوآور دیگر است که به ارائه بسترهای آنلاین، آفلاین و چندکاناله وامدهی و متصل کردن سرمایهگذاران و وامگیرندگان در چین مشغول است. از زمان شروع به کار خود دستکم ۲ میلیارد دلار وام فراهم کرده است و درحالحاضر یک میلیارد دلار ارزش دارد. درنهایت، جِیدی فایننس را داریم که یکی از شرکتهای تأمین مالی مصرفکنندگان و از زیرشاخههای چاینازجِیدیداتکام، یک شرکت تجارت الکترونیکی، است. این شرکت که خدمات مالی متنوعی را به شرکتها، استارتآپها و مصرفکنندگان چینی ارائه میدهد، ۷ میلیارد دلار ارزشگذاری شده است.
در حوزه پرداخت، کوفِنگی یک خردهفروش محصولات الکترونیکی آنلاین است که به مشتریان خود اجازه میدهد پرداختهای خود را در اقساط ماهیانه انجام دهند. با ارزش حداقلی ۱.۳ میلیارد دلار، این شرکت میتواند بدون نیاز به افشای اطلاعاتی بالا، سرمایه زیادی را جذب کند، زیرا سرمایهگذاران میتوانند پتانسیل بالای ورود به یک کلاس بالا در چین را در آن ببینند. دفتر مرکزی این شرکت که در سال ۲۰۱۴ تأسیس شده، در پکن قرار دارد. وان ۹۷ که زاده هند است، شرکتی است که پشت پِیتیام بزرگترین بستر برای خرید آنلاین و پرداخت آنلاین قبوض در هند قرار دارد. پِیتیام که در سال ۲۰۰۰ و در دهلینو، هندوستان، تأسیس شده دارای ۵۰ میلیون کیفپول ثبتشده است و روزانه ۸۰۰ هزار تراکنش انجام میدهد. همچنینانت فایننشال که وابسته به گروه علیبابا در چین است، سامانه رتبهبندی اعتباری سِسامی و بستر پرداخت علیپِی را در دست دارد. درحالحاضر ۶۰ میلیارد دلار ارزش دارد که آن را به بزرگترین شرکت فینتک در دنیا تبدیل کرده است.
در فضای فناوری بیمه، ژونگآن تنها شرکت بیمه اینترنتی دارای مجوز از چین است. این شرکت روشهای معمول بیمه را با استفاده از یک الگوی آنلاین برای کاهش هزینههای توزیع و عملیات دگرگون کرده است. ارزشگذاری فعلی آن ۲ میلیارد دلار اعلام شده است.
در فضای ارزشافزوده، هَوزینگداتکام یک بستر آنلاین معاملات ملکی در هند است که اجاره مسکن نیز ارائه میدهد. با ارزش ۱.۳ میلیارد دلار و تأسیس در سال ۲۰۱۲، دفتر مرکزی آن در بمبئی واقع است. رانگ ۳۶۰ که یک شرکت پکنی دیگر است، اطلاعات مالی را در اختیار مصرفکنندگان و کسبوکارهای کوچک میگذارد که این کار را با ارائه یک بستر برای جستجوی محصولات مالی میسر کرده است. این شرکت جامعترین اطلاعات مالی در چین را در اختیار قرار میدهد و یک میلیارد دلار ارزش دارد.
تکشاخهای دیگر نقاط جهان
هشت تکشاخ دیگر در مناطق دیگر دنیا وجود دارد که اروپا پایگاه اصلی حساب میشود.
در حوزه پرداخت، ترنسفروایز با ارزش یک میلیارد دلار را داریم که به ارائه انتقال بینالمللی پول بهصورت آنلاین و با کارمزد پایین میپردازد. این شرکت که در سال ۲۰۱۰ تأسیس شده و دفتر مرکزی آن در لندن است، دستکم ۴.۷ میلیارد دلار انتقال پول از زمان شروع به کار خود داشته. درحالحاضر، این شرکت بهطور ماهیانه حدود ۷۸۳ میلیون دلار پول منتقل میکند. یک تکشاخ دیگر در حوزه پرداخت و اهل آمستردام، آدییِن است که یک بستر پرداخت با قابلیت پشتیبانی از شیوهها و اشکال مختلف تراکنش ارائه میدهد. در سال ۲۰۰۶ تأسیس شده و فیسبوک، اوبِر، نتفلیکس، اِیربیاندبی و ساندکلَود را در فهرست مشتریان خود دارد. ارزش آن حداقل ۱.۵ میلیارد دلار است. کلارنا نیز یکی دیگر از تکشاخهاست که یک سامانه پرداخت کاربرپسند برای وب و موبایل است. در سال ۲۰۰۵ و در استکهلم تأسیس شده و ارزشی بالغبر ۲.۲۵ میلیارد دلار دارد که در بازه زمانی یکساله دستکم ۹ میلیارد دلار تراکنش را پردازش میکند.
در بخش وامدهی، فاندینگ سیرکل با ارزش یک میلیارد دلار از زمان تأسیس آن در ۲۰۰۹ را داریم. این شرکت وامهای تجاری را از طریق یک بازار فردبهفرد ارائه میدهد. از زمان شروع به کار آن در لندن توانسته ۱.۲ میلیارد دلار وام را تأمین کند. درحالحاضر، این شرکت در حال گسترش خود در ایالاتمتحده است. علاوه بر این تکشاخ، پَووا تکنالجیز به ارائه فناوریهای پرداخت همراه برای خریدهای آنلاین و حضوری مشغول است. در لندن و در سال ۲۰۰۷ تأسیس شده و ارزشی بالغبر ۲.۷ میلیارد دلار دارد؛ و درنهایت به آیزِتِل میرسیم که شرکتی استکهلمی و در سال ۲۰۱۰ تأسیس شده است و ارزشی حدود ۱.۴ میلیارد دلار دارد. این شرکت که بهعنوان یک شرکت پرداختهای اجتماعی شناخته شده، کسبوکار P2P و B2C را تسهیل میکند. آنها تولیدکننده پایانههای فروش همراه نیز هستند که کارمزدهای پایینی برای تراکنشها و حتی نانوپرداختها ارائه میدهند.
در فضای خدمات ارزشافزوده، زیرو از نیوزیلند نرمافزارهای ابری حسابداری برای کسبوکارهای کوچک را ارائه میکند. این شرکت که اکنون دستکم ۱.۳ میلیارد دلار ارزش دارد، در سال ۲۰۰۶ در ولینگتون نیوزیلند کار خود را آغاز کرد. یک تکشاخ دیگر که باید به آن توجه کرد مارکیت است که ۵.۱ میلیارد دلار ارزش دارد و در سال ۲۰۰۳ در لندن تأسیس شده است. مارکیت دادهها و اطلاعات مالی ارائه میکند. آنها در ابتدا کار خود را بهعنوان یک بستر برای قیمتگذاری بر اساس ریسک اعتباری شروع کردند.
خروجیهای موفقیتآمیز
رویای هر کارآفرین این است که با یک خروج افتخارآمیز تمام تلاشهایی که در کسبوکار کرده را به پول نقد و سود تبدیل کند. اصلیترین استراتژیهای خروج قابلاستفاده، تصاحب شرکت یا عرضه عمومی سهام است. در این بخش نگاهی به کلیدیترین معاملات میاندازیم:
اسکوئر
اسکوئر یک استارتآپ فینتک است که ابزار راهاندازی، اداره و رشد کسبوکارها را ارائه میدهد. در ۱۸ نوامبر ۲۰۱۵ اسکوئر در یک عرضه عمومی سهام، برای هر سهم از ۲۷ میلیون سهام عمومی کلاس A خود ارزش ۹ دلار را اعلام کرد. این امر ارزش شرکت را به ۲.۹ میلیارد دلار رساند.
ورلدپِی
ورلدپی یک پیشگام در عرصه پردازش چند ارزی، پرداختهای کارتی و پرداختهای غیر تماسی و آنلاین است.
زمانی که در اکتبر ۲۰۱۵ به عرضه عمومی گذاشته شد، ورلدپی ارزش سهام خود را ۲.۴۰ پوند برای هر سهم قرار داد که ارزش بازاری ۴.۸ میلیارد دلاری آن را در پی داشت. اولین عرضه عمومی سهام آن بزرگترین عرضه در بریتانیا در آن سال بود.
پِیپَل
پیپل برای دومین بار در سال ۲۰۱۵ و پس از شکلگیری و جدایی آن از ایبِی به عرضه عمومی رفت. این شرکت که در سال ۱۹۹۸ تأسیس شده، اولین عرضه عمومی سهام آن در فوریه ۲۰۰۲ بوده. بااینحال، ایبی در اکتبر سال ۲۰۰۲ پیپل را با ارزش ۱.۵ میلیارد دلار بازخریداری کرد. در دومین عرضه عمومی سهام خود، پیپل ارزش بازاری بالغبر ۴۶.۶ میلیارد دلار داشت. ارزش هر سهم آن تا ۴۲.۵۵ دلار یا ۱۱ درصد در زمان تبادلات نیز بالا رفت. اگرچه ارزش سهام ایبی به ۲۶.۵۰ دلار یا ۲ درصد سقوط کرد.
فِرستدِیتا
فرستدیتا یک پیشگام در ارائه راهکارهای تجاریسازی و فناوری با دستکم ۴۰۰۰ نهاد مالی است. در اول اکتبر ۲۰۱۵ فرستدیتا اولین عرضه عمومی سهام کلاس عمومی A خود شامل ۱۶۰ میلیون سهم را اعلام کرد که ارزش هر سهم بین ۱۸ تا ۲۰ دلار بود.
لندینگکلاب
لندینگکلاب یک شرکت وامدهی فردبهفرد در سانفرانسیسکوی کالیفرنیا است. لندینگکلاب در ۳۱ دسامبر سال ۲۰۱۵، ۱۵.۹۸ میلیارد دلار وام تولید و عرضه کرده بود. لندینگکلاب ارزش اولین عرضه عمومی سهام خود را در تاریخ ۱۰ دسامبر ۲۰۱۴ اعلام کرد. این شرکت بهعنوان بزرگترین بازار موجود دنیا، ۲۸ میلیون سهام عمومی به ارزش هر سهم ۱۵ دلار را عرضه کرد. ارزش سهام این شرکت پس از یک رسوایی که مدیرعامل آن را مجبور به استعفا کرد، سقوط کرد و ارزش هر سهم به ۳.۵ دلار تنزل کرد. از آن زمان تاکنون، سهام شرکت در حال بازیابی است و ارزشگذاری فعلی لندینگکلاب حدود ۲ میلیارد دلار است.
آندِک
آندک یک بستر وامدهی آنلاین برای کسبوکارهای کوچک است. در ۱۶ دسامبر ۲۰۱۴ اولین عرضه عمومی سهام خود با ارزش هر سهم ۲۰ دلار به تعداد ۱۰ میلیون سهام عمومی را اعلام کرد. معاملات آن در بورس سهام نیویورک و در تاریخ ۱۷ دسامبر ۲۰۱۴ انجام گرفت. امروزه ارزش سهام آن پایین آمده و در فوریه ۲۰۱۷ حدود ۵ دلار برای هر سهم معامله میشد.
یودلی
یودلی یک شرکت نرمافزاری ساکن ایالاتمتحده است که به ارائه خدمات تجمیع حساب میپردازد تا کاربران بتوانند بانک، ایمیل، کارت اعتباری، سرمایهگذاریها، امتیازات و ازاینقبیل را تنها در یک صفحهنمایش ببینند. یودلی در اولین عرضه عمومی سهام خود در ۲ اکتبر ۲۰۱۴، ارزش هر سهم از ۶۲۵ هزار سهم عمومی خود را ۱۲ دلار اعلام کرد که در بورس NASDAQ معامله شد.
بیایید شروع کنیم
در فصل دوم این کتاب خواهیم دید بانکهای دیجیتالی چگونه باقدرت در حال ورود به عرصه خدمات مالی هستند و میبینیم آیا قدرت کافی برای تغییر سازوکار این صنعت را دارند.
آنچه خواندید فصل اول کتاب «فینتک در یک نگاه» یا همان Fintech in a Flash بود که شبکه راه پرداخت این کتاب را ترجمه و منتشر کرده است.