فیسبوک که روزانه بیش از یک میلیارد کاربر دارد و۹۰ درصد آنها با موبایل از این شبکه اجتماعی استفاده میکنند، نحوه برقراری ارتباط را میان انسانها تغییر داده است. «مایک هوفلینگر»، کارآزموده سیلیکونولی، از فراز و نشیبهای فیسبوک میگوید؛ شبکهای که سال ۲۰۰۴ بدون هیچ ادعایی شروع به کار کرد. فیسبوک ترتیبی داده تا گوی سبقت را از MySpace, Google+ و سایر رقبا برباید، اما چند پروژه داخلی گرفتارش کرده و از طرفی تلاش میکند در کشورهای کمترتوسعهیافته هم پیشرفت کند.
هوفلینگر، نویسنده کتاب ماموریت فیسبوک، رشد ناگهانی، خرید شرکتها و پروژههای آینده این شبکه را در این گزارش پوشش داده است. اگرچه او زمانی کارمند فیسبوک بوده، اما تحلیلش از سازوکار این شبکه اجتماعی انتقادی است و موفقیتها، کشمکشها و شکستهای فیسبوک را بهخوبی توضیح میدهد. خواندن این گزارش را به مدیران اجرایی، مدیران، کارمندان شرکتهای فناوری و کاربران فیسبوک توصیه میکنیم.
نکات کلیدی
- مارک زاکربرگ، بنیانگذار فیسبوک، این شبکه اجتماعی را با هدف متصلکردن مردم به یکدیگر راهاندازی کرد.
- این شبکه استراتژی رشد محاسبهشدهای دارد و هدفش گسترش در سراسر جهان است.
- فیسبوک میزان رشدش را با مدتزمانی که کاربران در فیسبوک میگذرانند، ارزیابی میکند؛ نه با معیارها و استانداردها.
- این شبکه برای مشغولکردن بیشتر کاربران و «خارجنشدنشان» از این شبکه، اواخر ۲۰۰۶ ویژگی «نیوز فید» را به فیسبوک اضافه کرد.
- نیوز فید اخباری را که برای کاربر مهم است در ابتدای صفحه فیسبوک به شکل «ترتیب زمانی معکوس» قرار میدهد.
- فوریه ۲۰۰۹ فیسبوک ویژگی کلید «لایک» را اضافه کرد.
- فیسبوک اوایل ۲۰۱۲، اینستاگرام را که دومین شبکه اجتماعی پرطرفدار است، خریداری کرد.
- با وجود اینکه فیسبوک در مه ۲۰۱۲ با فروش سهام خود از شرکتی خصوصی به شرکت سهامی عام تبدیل شد، اما توانست قدرت خود را بازیابد و حالا ارزش این شرکت میلیاردها دلار برآورد میشود.
- نسخه ساده و رایگان نرمافزار موبایل فیسبوک در کشورهای توسعهنیافته در دسترس است.
- در این کشورها منتقدان فیسبوک را متهم به «استعمار دیجیتالی» و نقض اصل بیطرفی اینترنت کردهاند.
چکیده
مارک زاکربرگ، بنیانگذار فیسبوک، سال ۱۹۸۴ به دنیا آمد و در خانوادهای از طبقه متوسط در دابسفری نیویورک بزرگ شد. درسهای ابتدایی برنامهریزی کامپیوتر را از پدرش فراگرفت و مشتاق شد انسانها را بهصورت آنلاین به همدیگر متصل کند. پیش از اینکه فیسبوک را در اتاق خوابگاهش در دانشگاه هاروارد خلق کند، وبسایت CourseMatch را ساخت که دانشجویان هاروارد با استفاده از آن میتوانستند علاقهمندیهای اجتماعی و درسیشان را آنلاین به اشتراک بگذارند.
زاکربرگ بعد از آن FaceMash را راهاندازی کرد. برای راهاندازی این شبکه اجتماعی به اتاقهای دانشجویان دستبرد زد و عکس آنها را روی شبکه قرار داد؛ به این ترتیب حریم خصوصی آنها و قوانین کپیرایت را نقض کرد. هاروارد هم وضعیت او را مشروط اعلام کرد، اما همین اتفاقات به پیریزی «فیسبوک.کام» در چهارم فوریه ۲۰۰۴ منجر شد.
رشد ناگهانی
«موفقیت فیسبوک از همان ابتدا، بر پایه جستوجوی آگاهانه رشد پایدار بود». فوریه ۲۰۰۴ سه دانشگاه دیگر (کلمبیا، استنفورد و ییل) عضو «فیسبوک.کام» شدند. شش دانشگاه در مارس و چند دانشگاه دیگر از جمله ویرجینیا و ایلینوی نیز در ماه آوریل به آنها ملحق شدند. به این ترتیب ارتباط بیندانشگاهی شکوفا شد. اواخر سال ۲۰۰۴ فیسبوک حدود یک میلیون کاربر داشت که دانشجویان دانشگاههای سراسر آمریکا بودند.
سپتامبر ۲۰۰۵ درهای فیسبوک به روی دبیرستانهای آمریکا و ۲۰ دانشگاه بریتانیا باز شد. اواخر آن سال ۲۵ هزار دبیرستان و دو هزار دانشگاه آمریکایی و همچنین دانشگاههای کشورهای دیگر از جمله کانادا، مکزیک، استرالیا، نیوزیلند و ایرلند به فیسبوک دسترسی پیدا کردند. سپتامبر ۲۰۰۶ فیسبوک درهایش را به روی همه گشود و در سال ۲۰۰۷، ۵۰ میلیون کاربر جذب کرد، اما بعد از آن رشدش متوقف شد.
«فکر میکنید رایگانبودن محصولی رشد آن را آسان میکند. اینطور هم نیست.»
دستاندرکاران فیسبوک تصمیم گرفتند روی «مشغولکردن» کاربران تمرکز کنند تا رشد را ارزیابی کنند که عبارت بود از «تعداد افرادی که آنقدر فیسبوک برایشان ارزش و مرغوبیت دارد که منظم از آن استفاده میکنند.» بنابراین فیسبوک در مورد هدف مشغولکردن کاربران دقیقتر و آگاهتر پیش رفت.
با گوگل قرارداد بست که طبق آن به کاربران گوگل اجازه میداد پروفایلهای عمومی فیسبوک را در گوگل جستوجو کنند. کاربران میتوانستند به دوستانشان ایمیل بفرستند و آنها را به عضویت در فیسبوک دعوت کنند.
به همین ترتیب فیسبوک در اوایل ۲۰۱۶ برترین شبکه اجتماعی جهان در ۱۲۹ کشور نام گرفت که روزانه یک میلیون کاربر داشت. اینستاگرام که فیسبوک امتیاز آن را خریداری کرد، دومین شبکه اجتماعی در ۴۱ کشور شناخته شد. در برخی بازارهای جهانی بهخصوص چین، روسیه، ژاپن و کره شمالی، چالشهای فیسبوک به قوت خود باقی ماندند. دولت چین این شبکه اجتماعی را تحریم کرد و در روسیه، ژاپن و کره جنوبی نیز نسخههای محلی فیسبوک محبوبترند.
نیوز فید
عمر همکاری «کریس کاکس» با فیسبوک از یک دهه گذشته است و هنوز در تیم آشناسازی کارمندان جدید با حرفهشان مشغول به کار است؛ او در ماموریت این شرکت «برای ساخت دنیایی بیمرز با انسانهایی که به هم متصلاند» سهیمشان میکند. اوایل سال ۲۰۰۶ فیسبوک شش میلیون کاربر آنلاین داشت، اما آنها به شبکههای دیگر نیز مراجعه میکردند.
کاکس و تیمش ایده نیوز فید شخصی را به اجرا درآوردند؛ در نیوز فید اتفاقات مهم اخیر روی صفحه فیسبوک کاربر جا میگیرد. «نیوز فید فیسبوک پنجم سپتامبر ۲۰۰۶ راه افتاد، اما عملکرد خوبی نداشت.» نیوز فید فعالیتهای دوستان کاربر را در فیسبوک نشان میداد که این امر مساله حریم شخصی را مطرح کرد.
اطلاعات فعالیتهایی که زمانی روی صفحه خودتان خاک میخورد، حالا برای همه پست میشد. ابتدا، اغلب کاربران از این نوع افشاگریها خوششان نیامد، اما نیوز فید به ویژگی قدرتمندی بدل شد؛ درست مثل گوشیهای همراه که محبوبترین پلتفرم برای دسترسی به اخبار، اطلاعات و فیسبوک شدند. نیوز فید از اصل «صرفهبهمقیاس» سود میبرد. به این معنا که هرچه تعداد کاربران بیشتر باشد، بازار آزاد آنچه را که دلخواه همه است، دیکته میکند.
«فرصت همه جا به شکل کار سخت ظاهر میشود و به همین دلیل است که انسان فرصتها را تشخیص نمیدهد.»
فوریه ۲۰۰۹ فیسبوک کلید «لایک» را راهاندازی کرد که همین کلید الگوریتم نیوز فیدش را تغییر داد. کاربران حالا دیگر اخباری را که دوست دارند «لایک» میکنند و به این ترتیب فیسبوک میزان درگیری کاربرانش را راحتتر میسنجد. میتواند بهسرعت افزایش «لایک» یا «لایک»نشدن فعالیت مشخصی را ارزیابی کند.
فیسبوک کمکم از نظرسنجیهای آنلاین استفاده کرد تا بازخورد مستقیم کاربرانش را دریافت کند. نیوز فید از کاربران میپرسید میخواهند چه صفحهای را دنبال کنند یا چه چیزی را بیشتر ببینند و چه چیزی را اصلا دلشان نمیخواهد ببینند. ژوئن ۲۰۱۶ دستاندرکاران فیسبوک اعلام کردند خانواده و دوستان در نیوز فید از اهمیت بیشتری برخوردارند؛ نه پیامهای نشریهها و شرکتها، چون «خانواده و دوستان در اولویت قرار دارند».
اینستاگرام
تا سال ۲۰۱۲ فیسبوک بیش از ۹۰۰ میلیون کاربر در سراسر جهان داشت و مایاسپیس، توییتر و گوگل آن را به نابودی تهدید میکردند. همان زمان بود که اینستاگرام راهاندازی شد. «کوین سیستروم»، مدیر اجرایی اینستاگرام، نخستینبار سال ۲۰۰۴ «مارک زاکربرگ» و «آدام آنجلو»، یکی دیگر از بنیانگذاران فیسبوک را در استنفورد ملاقات کرد.
آن زمان نمیتوانستند سیستروم را قانع کنند به شرکت تازهتاسیسشان بپیوندد. اوایل سال ۲۰۱۰، سیستروم و نمایندهاش، «مایک کرایگر»، شبکه اجتماعی «بربن» را که روی اطلاعات جغرافیایی و منطقهای تمرکز داشت، راهاندازی کرده بودند.
کاربران بربن در بهترین حالت به هزار نفر رسید و در رقابتی نفسگیر با نرمافزار فوراسکوئر، پلتفرم بازی مبتنی بر مکان «SCVNGR» و موقعیتیاب فیسبوک قرار گرفت. سیستروم و کرایگر شبانهروز کار میکردند تا بربن را به نرمافزاری که کاربران را به طرف خود بکشد، تبدیل کنند؛ بنابراین به ایده اشتراکگذاری عکس در شبکهای اجتماعی رسیدند.
ششم اکتبر ۲۰۱۰، اینستاگرام را راهاندازی کردند و کاربران میتوانستند عکسهای چهارگوش بگیرند، ۱۱ فیلتر روی آنها اعمال کنند و آن را به اشتراک بگذارند و همچنین روی پلتفرم شبکههای اجتماعی دیگر هم آن را به اشتراک بگذارند و عکسهای دیگران را بینند و در نیوز فید عکسمحور اینستاگرام عکسها را «لایک» کنند.
«شاید برای کامپیوترها استدلالکردن سخت باشد، اما در هضم اطلاعات و حل مسائل ریاضی خبرهاند.»
اینستاگرام کموبیش تغییری در سازوکارش نداده و همین موضوع قدرت این شبکه اجتماعی بهشمار میرود؛ موضوعی که توجه سرمایهداران بزرگی از جمله زاکربرگ را به خود جلب کرد. اگرچه اینستاگرام خریداران مختلفی از جمله توییتر و شرکت سرمایهگذاری کارآفرینی «سکویا کپیتال» داشت، اما پس از اینکه زاکربرگ سیستروم را به خانهاش دعوت کرد و پیشنهاد یک میلیارد دلاری به او داد، فیسبوک حق امتیاز اینستاگرام را به دست آورد.
دو سال و نیم بعد، کاربرانی که ماهانه به اینستاگرام ملحق میشدند، بیشتر از توییتر بود. تا سپتامبر ۲۰۱۵ این تعداد به ۴۰۰ میلیون کاربر در ماه رسید. در نتیجه قمار مخاطرهآمیز فیسبوک موفق عمل کرد. چشمانداز مشابه بنیانگذاران و آشنایی آنها از سالها قبل به موفقیتشان کمک کرد.
جنون عرضه اولیه سهام
پیش از عرضه اولیه سهام، فیسبوک جملهای را که در ادامه آمده، به سند ثبتنام S1 به تاریخ نهم مه ۲۰۱۲ اضافه کرد: «در حال حاضر سود چشمگیری از استفاده محصولات موبایل فیسبوک عایدمان نشده و توانایی ما در به دست آوردن چنین سودی اثبات نشده است.» دو روز پیش از عرضه اولیه سهام، شرکت جنرالموتورز اعلام کرد سال پیش از آن ۱۰ میلیون دلار برای تبلیغات در فیسبوک سرمایهگذاری کرده، اما بازده سرمایهاش را دریافت نکرده بود.
اما مشتریان فیسبوک آنقدر پروپاقرص بودند که بازار بورس سهام «نزدک» بهزحمت توانست ساعات نخستین عرضه اولیه سهام فیسبوک را در تاریخ ۱۸ مه ۲۰۱۲ از سر بگذراند. معاملات با تاخیر ۳۰دقیقهای شروع شد و فرایند خریدوفروش سهام فیسبوک سه ساعت زمان برد.
«اگر مهارت داشته باشید، اما حریفی نباشد، حوصلهتان سر میرود. اگر مهارت نداشته باشید، اما حریفان محاصرهتان کرده باشند، نگران میشوید؛ اما وقتی مهارت ندارید و حریفی هم نیست، دلمرده میشوید.»
فیسبوک عرضه اولیه را با فروش هر سهم ۴۲ دلار شروع کرد، اما چهارم سپتامبر ۲۰۱۲ هر سهم ۱۷ دلار و ۷۳ سنت ارزش داشت. والاستریتژورنال عرضه اولیه سهام فیسبوک را «شکستی مفتضحانه» نامید. یازدهم سپتامبر ۲۰۱۲ زاکربرگ در کنفرانس TechChurch Disrupt از نگرانیهایش گفت. صداقت او به دل حضار نشست و بعد از کنفرانس ارزش سهام فیسبوک ۴.۶ درصد افزایش یافت.
۲۴ اکتبر ۲۰۱۲ سهام فیسبوک به ۲۳ دلار و ۳۲ سنت رسید و به روند صعودیاش ادامه داد تا اینکه در ۲۴ دسامبر ۲۰۱۳ به ۵۷ دلار و ۹۶ سنت رسید. ماه مه ۲۰۱۶ ارزش هر سهم به بیش از ۱۲۰ دلار رسید و به این ترتیب ارزش فیسبوک به ۳۵۰ میلیارد دلار نزدیک شد.
در حال حاضر فیسبوک پرطرفدارترین نرمافزار در آمریکا و اغلب کشورهای دیگر است؛ ۴۸ درصد کاربران گوشیهای همراه میگویند فیسبوک پراستفادهترین نرمافزارشان است و ۸۰ درصد آنها میگویند این شبکه اجتماعی جزء سه نرمافزار اصلیشان است.
دسترسی جهانی
در سال ۲۰۱۵ چهار میلیارد نفر در سراسر جهان به اینترنت دسترسی نداشتند. ۱۷ درصد از یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفر در جنوب آسیا و در آفریقای سیاه نیز ۱۹ درصد از ۸۰۰ میلیون نفر به اینترنت متصل بودند. شاید کاربران این مناطق گوشی همراه داشتند، اما سقف دادهشان بسیار پایین بود و در نتیجه دسترسی به اینترنت نداشتند.
سایر مناطق هم از برق محروم بودند. روستاییان و زنان در سراسر جهان که احتمال بیسوادیشان بیشتر است و فقیرتر هستند، به اینترنت دسترسی نداشتند. «چالش اتصال چرخهای معیوب است؛ اگر به اینترنت متصل نباشید، افزایش درآمدتان سختتر میشود، اما اگر نتوانید درآمدتان را افزایش بدهید، سختتر میتوانید به اینترنت متصل شوید.»
«واقعیت مجازی و واقعیت افزوده، جادویی خارقالعاده هستند؛ در نتیجه ثمرهای که امروز مشاهده میکنیم، نخستین آزمایشی نیست که این صنعت در این زمینه انجام داده است.»
سه عامل اصلی مانع اتصال میشود؛ مشکلات در دسترسبودن، توان مالی و ناآگاهی. امروزه بیش از یک میلیارد نفر در مناطقی زندگی میکنند که امکان دسترسی به اینترنت وجود ندارد. هزینه زیرساختهای مخابراتی سر به فلک میکشد و از طرف دیگر سرمایه فرد بازده ناچیزی دارد.
فیسبوک باید برای توسعه شبکههای ارتباطی با ارائهدهنده خدمات اینترنتی محلی همکاری کند. توان مالی فقط به هزینه تلفن همراه وابسته نیست (قیمت بسیاری از گوشیهای هوشمند ۵۰ دلار یا کمتر از این رقم است)؛ بلکه به هزینه سقف داده بستگی دارد.
در نظرسنجیای که از ۴۲ هزار نفر در ۱۱ کشور از آمریکای لاتین، آسیا ـ اقیانوسیه و آفریقا انجام شد، «۸۵ درصد افرادی که به اینترنت متصل نبودند، اصلا نمیدانستند اینترنت چیست و نیمی از آنها اصلا این کلمه را نشنیده بودند».
فیسبوک برای حل این مشکل طرحی ساده را برای معرفی اینترنت به کاربران با عنوان نسخه ساده رایگان راهاندازی کرد. نسخه ساده نرمافزار فیسبوک با شبکههای مخابراتی محلی همکاری میکند. این نسخه رایگان ژوئیه ۲۰۱۴ در زامبیا راهاندازی شد. و تا آوریل ۲۰۱۶ در دسترس ۲۵ میلیون نفر در ۳۷ کشور قرار گرفت.
«در جهانی که بهسرعت تغییر میکند، فقط میتوان تضمین کرد که استراتژی خطر نکردن، شکست نمیخورد.»
این خدمات بحثهایی را به راه انداخت. فیسبوک با اتهامات «استعمار دیجیتالی» و انتقاد به تضعیف «بیطرفی اینترنت»، «ضابطهای که هیچکدام از اپراتورهای مخابراتی نباید از شبکه دیگری سوءاستفاده کنند، قیمت نامنصفانه یا مسدود کردن دسترسی به هرگونه خدمات اینترنتی» مواجه شد. گروههای ذینفوذ از طرح نسخه ساده رایگان انتقاد کردند، چون این طرح بخش کوچکی از اینترنت را رایگان در اختیار کاربر قرار میدهد.
استعمارگری دیجیتال زمانی اتفاق میافتد که گروهی قدرتمند از گروهی ضعیفتر بهره میبرند. ۳۱ مه ۲۰۱۵ بیش از ۶۰ گروه ذینفوذ از ۳۱ کشور نگرانی خود را در مورد فیسبوک در نامهای سرگشاده ابراز کردند. با وجود رابطه صمیمانه زاکربرگ با نخستوزیر هند و مقالاتی که او برای روزنامه تایمز هند مینویسد، فوریه ۲۰۱۶ سازمان تنظیم مقررات مخابرات هند نسخه ساده رایگان فیسبوک را در کشورش مسدود کرد.
«میل به ریسکهای نامعقول و تجلیل از شکست دو جنبه بسیار مهم سیلیکونولی و افسانه مربوط به آن هستند.»
فیسبوک هنوز هم با دولتهای محلی در این زمینه کار میکند و در عین حال آینده فناوریهای جدید را مانند واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR) پذیراست. ۲۵ مارس ۲۰۱۴ شرکت « اوکلوس ویآر» (Oculus VR) را به مبلغ دو میلیارد دلار خریداری کرد. این شرکت عینکهایی مبتنی بر فناوری میسازد که تجربهای منحصربهفرد در اختیار گیمرها قرار میدهد. با استفاده از فناوری واقعیت مجازی میتوانید مسابقات بسکتبال انبیای را از کنار زمین تماشا کنید یا میتوانید در کلاس درس استاد دانشگاهی که در آن سوی دنیا برگزار میشود، شرکت کنید. واقعیت افزوده بهدنبال «به تصویر کشیدن اطلاعات بصری در دنیای کنونی شماست؛ نه اینکه آن دنیا را جایگزین کند».
واقعیت افزوده همانند همخانوادهاش واقعیت مجازی با عینکی که لنزهای شفافش اطلاعات را به نمایش میگذارند، مورد استفاده کاربر قرار میگیرد. واقعیت مجازی و واقعیت افزوده تجربه دنیایی سهبعدی را در اختیار مصرفکننده قرار میدهند؛ بنابراین مورد علاقه فیسبوک است. این دو فناوری هنوز رایج نشدهاند، اما در آینده رواج بیشتری پیدا میکنند.
تهدیدها، شکستها و درسها
فیسبوک به خاطر وجود کاربرانش بر رسانه اجتماعی حکمفرمایی میکند؛ جایگزینی برای زاکربرگ، شریل سندبرگ؛ مدیر ارشد عملیات، کاکس و مایک شروپفر؛ مدیر ارشد فناوری وجود ندارد. به غیر از کمبود چند کارمند موثر، تهدیداتی که متوجه فیسبوک است، شامل تغییر دامنه توجه مصرفکنندگان، اثربخشی محصول و درآمد، بسترهای میزبانی وب، مداخلات دولت و غیره میشود. آیا مردم به استفاده از فیسبوک ادامه میدهند یا سراغ پلتفرمهای دیگری مثل اسنپچت دیسکاور یا توییتر میروند؟
فیسبوک سلطه گوشیهای همراه را در دست دارد، اما اگر عادتهای اطلاعاتگیری به سمت واقعیت مجازی و واقعیت افزوده برود، این سلطه از چنگش درمیآید و به همین دلیل زاکربرگ از روی دوراندیشی شرکت «اوکلوس ویآر» را خریداری کرد. فیسبوک «مستاجر» دو صاحبخانه است؛ یکی آیاواس آیفون و دیگری اندروید گوگل. فیسبوک باید از قوانین و مقررات آنها پیروی کند. هر سه آنها به همدیگر وابستهاند. از طرفی دولت در فعالیتهای فیسبوک دخالت میکند؛ بهخصوص در کشورهایی که دسترسی به محتوا را محدود کردهاند.
«شهامت به خرج دادن بدون داشتن بهترین افراد غیرممکن است و مسالهای که در مورد بهترین افراد وجود دارد، این نیست که آنها کجا میتوانند کار کنند؛ بلکه این است که کجا میخواهند کار کنند.»
فیسبوک خطر و امکان شکست را مرسوم کرده است. این شرکت بعد از شکست در بسیاری زمینهها، همیشه به جایگاه اولیهاش بازگشته است؛ از جمله آنها پروژههای هدایای مجازی (۲۰۱۰- ۲۰۰۷)، معاملات (۲۰۱۱)، داستانهای پشتیبانیشده (۲۰۱۴- ۲۰۱۱)، کارما (۲۰۱۴- ۲۰۱۲)، خانه (از آوریل ۲۰۱۳)، پوک (۲۰۱۴- ۲۰۱۲) و مطبوعات (از ژانویه ۲۰۱۴). برخی از آنها نرمافزارهای شکستخورده بودند و برخی نرمافزارهای موبایل شکستخورده. برخی در تبلیغات یا خرید حق امتیاز کارساز نبودند. بررسی موفقیتها و شکستهای فیسبوک، ۱۰ درس به ما میدهد:
۱. «بدانید کاری که میکنید فعالیت بعدیتان است یا آخرین فعالیتتان.» زمانی که زاکربرگ پیشنهاد میلیون دلاری یاهو را رد کرد، میدانست ممکن است آینده چه چیزهایی سر راه او بگذارد.
۲. «با کمکردن، افزایش دهید.» کاربران زیاد نیازمند «مسائل کمتری که اهمیت بیشتری دارند» هستند.
۳. «هدفتان را مشخص کنید.» آن «لحظه جادویی» و «ارزش محصول اصلی» را درک کنید تا بتوانید آنچه را که برای مخاطبتان ارزشمند است، دنبال کنید.
۴. «محصولتان را برای انواع مصرفکنندهها در دسترس قرار دهید.» فیسبوک تبلیغات نیوز فیدش را در حراجی میفروشد تا در دسترس شرکتهای مختلف باشد.
۵. «سرعت ویژگی بینظیری است.» زیرساختها را افزایش دهید تا خدماتتان سریعتر باشد.
۶. «گذر از بازار اولیه بهترین سلاح است.» در رقابتها، حامی مشتریهایتان باشید و روی نقاط قوتتان کار کنید.
۷. «پیش از اینکه کسی کارتان را متحول کند، خودتان دستبهکار شوید.» باید تحولی صورت بگیرد، پس خودتان عاملش باشید.
۸. «استراتژی بلندمدت داشته باشید، اما از تجارت سر باز نزنید.» زاکربرگ در نهایت میتواند ژاپن، چین و هند را متقاعد کند، چون فیسبوک در کشورهای دیگر عملکرد خوبی داشته است.
۹. «تعهد شغلی کارمندان ارزشمند است.» افراد را به «کاری که به آن علاقه دارند» وادارید.
۱۰. «مسئولیتپذیر باشید.» فیسبوک موفق شد، چون برای به سرانجام رساندن ماموریتش مشتاق است.