بخشی از کتاب اقتصاد کریپتو / هیچ چیز قدرتمندتر از ایده‌ای نیست که زمان آن فرا رسیده باشد

این متن پیش‌گفتار کوین بری، مدیرعامل شرکت مینتوم است که برای کتاب اقتصاد کریپتو نوشته است.

ما در نقطه تحول تراکنش‌های مالی در سراسر جهان هستیم. چه کسی تغییر را در آغوش می‌گیرد و چه کسی آن را پشت سر می‌گذارد؟ تمرکززدایی، اعتماد، حریم شخصی و دموکراتیزه‌کردن معاملات مالی همه ایده‌هایی هستند که زمان تحقق‌شان فرا رسیده است. فناوری بلاکچین قطعا این ایده‌ها را طی چند سال آینده هدایت خواهد کرد. سوال این است: این اتفاق کجا خواهد افتاد؟ برخی دولت‌ها فناوری آینده را در آغوش خواهند گرفت و سایرین در برابر وضع موجود مقاومت خواهند کرد. چه کسی برنده می‌شود و چه کسی می‌بازد؟

در کتاب «اقتصاد کریپتو: بلاکچین، رمزارز و اقتصاد توکن، چگونه دنیای مالی را دگرگون می‌کنند» آریس وا‌ن‌لین وانگ تشریح کرده که چگونه این اقتصاد مانند انقلابی جدید عمل خواهد کرد. او به‌عنوان یک شخص فعال که هم‌بنیان‌گذار یک بورس رمزارز بوده و عملکرد موفقی در اقتصاد رمزپایه طی چند سال داشته است، یک راهنمای نهایی به سمت چیزی است که گاهی اقتصاد جدید را دچار سردرگمی می‌کند. خوانندگان بی‌شک از چشم‌انداز وی و درکش از نگرانی‌ها و انگیزه‌های افرادی که کارهای اقتصادی می‌کنند، بهره خواهند برد.

در طول تجربه حرفه‌ای من، بینشی در مورد نگرانی‌ها و انگیزه‌های ملت‌های گوناگون و تنظیم‌کنندگان این فناوری جدید حاصل کردم. به‌عنوان یک نماینده سازمان غیرانتفاعی (NGO) در ایالات متحده در شهر نیویورک، من نگرانی‌های وزیران فناوری اطلاعات را از چند کشور در سراسر جهان شنیدم.

من یک وکیل مدافع دولت ایالات متحده هستم، بنابراین در مورد اینکه چگونه تنظیم‌کنندگان دولت در زمان مواجهه با فناوری‌های جدید واکنش نشان می‌دهند، بینشی دارم. من همچنین مدیرعامل یک استارت‌آپ به نام «مینتوم» هستم که در حال ساخت خزانه آنلاین برای تامین امنیت دارایی‌های دیجیتالی بااهمیت (مانند توکن‌ها و رمزارزها) است.

به همین دلیل، من از نزدیک شاهد توسعه اقتصاد رمزپایه در دو دهه گذشته بودم. در نهایت، من موسس یک سازمان غیرانتفاعی به نام «اولین آزادی‌ها» هستم که باعث پیشرفت پنج آزادی فهرست‌شده در اولین اصلاحیه برای قانون اساسی ایالات متحده شد (آزادی مذهب، گفتار، مطبوعات، تجمعات و جبران نارضایتی). چه پیوندی بین این اصلاحیه و اقتصاد کریپتو وجود دارد؟


مبنای هر دوی آنها «آزادی» است. در اواخر قرن ۱۸، ایده‌ها و ایده‌آل‌های اولین اصلاحیه به بخشی از بستر تاکید آمریکا بر آزادی فردی تبدیل شد. حال زمان ایده‌ها و ایده‌آل‌های بلاکچین و اقتصاد رمزپایه فرا رسیده است. هم‌اکنون سوالاتی به وجود می‌آیند که باید بررسی شوند:

  • متمرکزسازی یا تمرکززدایی؟
  • اعتماد بین طرفین یا یک شخص ثالث برای تضمین اعتماد؟
  • شفافیت معاملات یا معاملات پنهان و مبهم؟
  • یک جهان بدون مرز با تاثیر سیاسی کمتر یا یک جهان مرزدار با تاثیر سیاسی بیشتر؟
  • تامین مالی جمعی برای کسب‌وکارهای جدید یا فقط سرمایه‌گذاری جسورانه، بانک‌های سرمایه‌گذاری (شرکت‌های تامین سرمایه) و دولت‌ها؟

اینها تنها چند ایده‌ای هستند که شهروند، کسب‌وکارها و تنظیم‌گران دولت مجبور به بررسی آنها هستند.

چگونه دولت‌ها در مورد تکنولوژی جدید تصمیم می‌گیرند؟ در کل، دولت‌ها سه گزینه دارند؛ پشتیبانی، مخالفت، بدون هیچ موضعی. اقتصاد رمزپایه، موضع‌های پشتیبان یا بی‌طرفی نسبت به دولت‌ها را ترجیح می‌دهد.

برای انجام این کار، بیشتر افراد در اقتصاد رمزپایه می‌دانند برای کمک به رشد اقتصاد جدید جهت تنظیم مقررات هوشمندانه نیازمند کار با دولت‌های دارای حوزه‌های قضایی مختلف هستند. کار با حوزه‌های قضایی دوستانه برای ایجاد رشد در اقتصاد رمزپایه جدید، احتمال متقاعدکردن دولت‌هایی را فراهم می‌کند که با تغییر سیاست‌های خود مخالف هستند.

پس، تمرکززدایی یا متمرکزسازی؟ برای قرن‌هاست، معاملات مالی نیازمند بانک‌های متمرکز، نهادهای مالی یا سرمایه‌دارانی همانند بانک‌های ملی، بانک‌های تجاری و صادرکنندگان کارت اعتباری است تا به‌عنوان «شخص ثالث مورد اعتماد» برای تسهیل معاملات طرفین ایفای نقش کند. زمانی که فناوری بلاکچین در سال ۲۰۰۸ به وجود آمد، هیچ‌کس روش معقول و امنی را برای دورزدن بانک‌ها نداشت.

با فناوری بلاکچین، افراد و کسب‌وکارها برای اولین بار قدرتی برای معامله مستقیم با یکدیگر پیدا کردند. این ایده‌آل به نظر می‌رسد، اما جای مطالعه و بررسی بیشتری دارد و من باور دارم که گاهی داشتن یک شخص ثالث مورد اعتماد گزینه خوبی است.

آیا برای تضمین اعتماد، به یک شخص ثالث یا اعتماد طرفین نیاز داریم؟ اقتصاد رمزپایه این امکان را برای افراد و کسب‌وکارها فراهم می‌کند که یا به‌طور مستقیم با یکدیگر معامله کنند یا به‌طور سنتی از سیستم پولی حاکمیتی (فیات) یعنی با وجود یک شخص ثالث استفاده کنند.

من باور دارم که در آینده، رمزارز برای خریدهای نسبتا کوچک و پول فیات برای اهداف نسبتا بزرگ استفاده خواهد شد. در این زمان، هیچ متد خوبی برای حل اختلاف در بازارهای رمزارز وجود ندارد. در دنیای رمزنگاری جای اعتراض وجود ندارد.

اگر یک معامله بد پیش برود، هیچ‌کسی وجود ندارد که بتوان به او شکایت کرد. به کدام حوزه قضایی شکایت خود را اعلام می‌کنید؟ باور دارم که در آینده نزدیک افراد درگیر در معاملات بزرگ استفاده از اقتصاد سنتی را ادامه می‌دهند، اما این هنوز یک خبر خوب برای دنیای کریپتو است! بیشتر معاملات روتین هر روز، معاملات کوچکی‌اند که برای رمزارزها مناسب هستند.


شفافیت معاملات یا معاملات مبهم و نهان؟


معاملات رمزارزها در دفاتر عمومی برای دید عموم، شفاف هستند. هر بیت‌کوین تنها یک بار می‌تواند استفاده شود. این مساله یک خروج اساسی از اقتصاد سنتی فیات که از یک دلار چند بار استفاده می‌کند، به سمت اقتصاد رمزپایه است. ری دالیو از همکاران Bridgewater در مقاله «ماشین اقتصاد چگونه کار می‌کند» مورد زیر را تشریح کرده است:

تقریبا همه آنچه فدرال رزرو، پول می‌نامد در حقیقت «اعتبار» است (یعنی وعده تحویل پول). مجموع کل بدهی در آمریکا حدود ۵۰ تریلیون دلار و مجموع مقدار پول (ارز و ذخایر) در حال حاضر سه تریلیون دلار است. بنابراین اگر ما از این اعداد به‌عنوان یک راهنما استفاده کنیم، مقدار وعده‌ها برای ارائه پول (مانند بدهی) تقریبا ۱۵ برابر مقدار پول ارائه‌شده است.

تا زمانی که چرخ‌های این ماشین اقتصادی می‌چرخد، موسیقی نواخته می‌شود و هیچ‌کس برای آن تقلا نمی‌کند، اما اگر زمانی موسیقی متوقف شود، ۵۰ نفر برای این سه کرسی به مبارزه می‌پردازند. این چیزی است که در بحران‌های اقتصادی رخ می‌دهد، اما به‌دلیل اینکه هر بیت‌کوین فقط یک بار می‌تواند استفاده شود، این مساله رخ نمی‌دهد.

ارز فیات
ارز فیات یا پول بی‌پشتوانه در واقع یک پول قانونی است که ارزش خود را از دولت صادرکننده‌اش می‌گیرد و برخلاف پول کالایی ارزش آن به یک کالای فیزیکی بستگی ندارد. دولتی که ارز فیات را چاپ می‌کند، عامل تعیین‌کننده در ارزش آن است. در حال حاضر بسیاری از کشورها از سیستم ارز فیات برای خرید کالا، خدمات، سرمایه‌گذاری و سپرده‌گذاری استفاده می‌کنند. این سیستم در واقع جایگزین استاندارد طلا و پول کالایی شده است.


یک جهان بدون مرز با تاثیر سیاسی کمتر یا یک جهان مرزدار با تاثیر سیاسی؟


من یک ایده‌آلیست هستم. من بسیار به ایده جهان بدون مرز توجه کرده‌ام. فناوری بدون مرز است و معاملات مالی به صورت تئوری می‌توانند بدون مرز باشند. در اقتصاد فیات سنتی و در اقتصاد کریپتو، دارایی‌ها می‌توانند با یک کلیک موس به هر جایی ارسال شوند. با این وجود، این حقیقت نیست.

دولت‌ها گاهی اوقات به اختلاف و مشکل برمی‌خورند و شهروندان را از انجام کسب‌وکار با یکدیگر منع می‌کنند. کسب‌وکارها و افراد باید به تحریم‌هایی که بر کشور آنها اعمال شده است، احترام بگذارند. این یک اصل تجاری کوچک است: به هر تنظیم‌کننده‌ای که می‌تواند شما را تعطیل کند، محاکمه کند، جریمه یا زندانی کند، احترام بگذارید.

رمزارزها به‌عنوان یک جهان بدون مرز کمتر تحت تاثیر سیاست هستند. بنابراین الگوریتم‌ها به رقابت‌های سیاسی منفی با یکدیگر منجر نمی‌شوند. الگوریتم‌ها به جنگ‌های تجاری وارد نمی‌شوند. الگوریتم‌ها رقابت‌های تاریخی، جاه‌طلبی‌های نظامی یا رهبرانی در جست‌وجوی شکوه و عظمت ندارند. جهان بدون مرز و رمزارزها پتانسیل زیادی برای دموکراتیزه‌کردن معاملات اقتصادی و فرصت اقتصادی برای بهره‌مندی همه افراد جهان را دارد.


آیا تامین مالی جمعی، فقط برای کسب‌وکارهای جدید یا سرمایه‌گذاری جسورانه، بانک‌های سرمایه‌گذاری و دولتی است؟


عرضه اولیه سکه که معمولا آن را رویدادهای تولید توکن (TGE) می‌نامیم، یک نوع تامین مالی جمعی است. من باور دارم که این دموکراتیزه‌کردن افزایش سرمایه کسب‌وکارها اگر با مقررات هوشمندانه‌ای همراه باشد، نوید موفقیت‌های بزرگی را به همراه خواهد داشت. دولت‌ها علاقه‌مند به توقف تقلب‌ها هستند. این یک دغدغه صحیح هم در اقتصاد سنتی و هم اقتصاد رمزپایه است.

مقررات در TGE از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. کشورهای G20 با بزرگ‌ترین اقتصاد، معمولا مراقب وضع موجود هستند. بسیاری از ۱۸۰ کشور که در G20 نیستند به آزمایش و تجربه تمایل دارند. ۲۰ اقتصاد برتر در جهان ۸۰ درصد ثروت جهان را دارند. ۱۷۲ کشور دیگر نسبت به شرایط فعلی کمتر هیجان‌زده‌اند و اقتصاد رمزپایه را متفاوت می‌بینند. این یک موضوع تکراری مکالمات در ایالات متحده است. جهان در حال توسعه؛ اقتصاد رمزپایه و فناوری بلاکچین را به‌عنوان یک روش بالقوه برای بهبود زندگی شهروندان از طریق TGE می‌بینند.

اقتصاد رمزپایه و رهبران بلاکچین نیاز دارند که با تنظیم‌گران حاکمیتی برای شناساندن پتانسیل فناوری به آنها همکاری کنند. مهم است درک کنیم که کشورها ارز خود را جدی می‌گیرند. برنامه‌ریزان دولتی در ایالات متحده، چین و اتحادیه اروپا در مورد پتانسیل سرمایه‌گذاری نگران هستند. اقتصاددانان در کشورهای G20 اگر نتوانند در مورد چگونگی ردیابی هر معامله تصمیم بگیرند، ممکن است پروژه‌ها را بر اساس اطلاعات ناقص انجام دهند.

اصلاحیه اول قانون اساسی ایالات متحده
متمم اول قانون اساسی ایالات متحده آمریکا به کنگره اجازه نمی‌دهد تا در این موارد قانون وضع کند:
– تثبیت یک دین به عنوان دین رسمی
– ممنوعیت بر پیروی آزادنه از هر دینی
– محدودسازیِ آزادی بیان
– نقض آزادی مطبوعات
– مداخله در حق تجمع صلح‌آمیز
– منع حق شکایت به منظور جبران خسارت‌ها از سوی دولت.
این متمم در ۱۵ دسامبر ۱۷۹۱ به عنوان یکی از ده متمم تشکیل دهنده منشور حقوق ایالات متحده آمریکا گنجانده شد.

مالیات دولتی یک مشکل بزرگ است. اقتصاد رمزپایه نیازمند کار با دولت‌ها با توجه به مالیات‌بندی با بلوغ بازار است. این همکاری یک برخورد فرهنگی پیچیده است، اما من فکر می‌کنم این ضروری است و همه احزاب در بلندمدت از آن بهره‌مند می‌شوند. کشورها نمی‌خواهند در مقابل پیشرفت بهترین شهروندان خود که قصد راه‌اندازی کسب‌وکار و ایجاد شغل‌هایی فراتر از مرزها دارند، بایستند.

اصلاحیه اول قانون اساسی ایالات متحده آزادی فردی را تشویق می‌کند و به ایجاد قراردادی بین شهروندان و دولت در بیش از ۲۰۰ سال کمک می‌کند. من باور دارم که اقتصاد کریپتو و فناوری بلاکچین می‌تواند آزادی اقتصادی را برای افراد تقویت کند و روش تجارت فعلی را بازنویسی کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *